دانلود آهنگ جدید مهراب به نام جرات حقیقت

دانلود آهنگ جدید مهراب به نام جرات حقیقت

Download New Music Mehrab – Jorat Haghighat

دانلود آهنگ مهراب جرات حقیقت

متن موزیک

آخرین باری که باهم بازی کردین چی بود؟

من خون بازی اون دو دره بازی

منظورم اینه که از کجا فهمیدی که حسش به تو چیز دیگست؟

یه بازی مسخره به اسم جرعت حقیقت بازی کردیم اما جرعت نداشت حقیقتشو بهم بگه از چشاش خوندم

بگو چیشد که فهمیدی از کجا؟

از همون جفت چشایی که یه عمر پر سوی من بود و چراغ چشمک زن واسه رهگذرا

گفته بهت بگیم که هیچوقت پیشت برنمیگرده

اونو که میدونم ولی میدونم حافظش انقدر قویه که همه ی خاطراتمو یه روز با حسرت براش بر میگردونه

میدونی جدیدا چی میکشم؟

مثل همیشه درد

ای کاش همین بود

دلم بند دل تو بود و دلت بند هوس بازی دروغ بسه دیگه حتی جلو قاضی

تو باید یا از اول خودتو بکوبی بسازی یا تهش درست نشی و خودتو از بالا بندازی

وقتی جرعتشو نداری که حقیقتو بگی وقتی قلبت با یکی دیگست و چشمت رو یکی

این یعنی هیچی دیگه رو تو افاقه نمیکنه یعنی خدام بیاد رو زمین نمیشه آدمت کنه

تو بند دلت آب خورده دلت بند هوس بازی مقصر منم مقصر منم مقصر منم چه داستانا که نمیسازی

بس کن دیگه خستم ما نادون چه عوضی رو راه دادیم وسط این بازی

همون شبایی که جفت و جور بود بند و بساطتون

من تو خماریت کشیدمو کشیدمو شما که نیست اصلا حواستون

به جونیم قسم ذره ذره ی عمری که گرفتی ازم حلالتون

من غریبم که غریبونه شکستم توی شهر خورده شیشه های کل خونه ها تو کل شهر

دیگه آسی شدن از دست تو مرگ این رگا میبینی پره سمه تنم نرو منو اینجوری ن.ا

من پاتیلو مستو چه به چرخه روزگار رفتی خاطراتتو پیش خودم اینجا بذار

دمار مونده از عمرت در میاره اون خدا نه اصل بی منصبشو با اشک و حصرت دربیار

هرجا توی زندگیت شکستی برگرد پیش من هرجا که پس زدنت دوباره برگرد پیش من

فکر نکن چه کارایی که کردی با این قلب من هر دو که دلی نمونده برات دوباره برگرد پیش من

من که تاوان بد و خوبشو باهم دادم مگه چشام به راهت قطره های اشک کم دادن

خم نیومد ابرو کم شد کمرم به سادگی من یل توی محل آواز ماتم دادم

یادمه گفتی نمیتونم ادامه بدم نپرس دلیلشم که اصلا نمیتونم بگم

باشه من لام تا کام حرفی نمیزنم فقط بگو کجا رو خاطره نداریم که برم

عصبی میشدی بفهم یکی دیگرو دوست دارم خوشم اومد ازت آفرین جیگر ترم شدی

حداقلش این بود قدیما یه نجابتی داشتی بیخود کردی پس اومدی تو زندگیه بیخودیم

کنار من نشستیو نگات قفله به پنجره یکی دوتا نبود حرومزاده که از یادم بره

جدایی یه جرعتی میخواست که من هیچوقت نداشتم حقیقت این بود که دو تا مرد دور یه باکره

همون موقع که نوشتی من هیچکسی رو نمیخوام میدیدمت که بند آهنش میشی

هیچوقت خنده از ته دلتو ندیده بودم یکی در گوشت بگم چقدر میخندی خوب میشی

تو که میدیدی قلب من نباشی پلک روهم نمیذاره طفلی دق کرده چه مظلومه به روم نمیاره

تو که میدونی میپوسم و میمیرم یه روز نبینمت میگن قراره انگاری دیگه هیچوقت نبینمت

دلم امانته دستت حواست باشه ها دیگه هیچکیو بعد من دوست نداشته باشا

نمیگردی سراغمو این شبا تنهاما رد نوازشت هنوز مونده رو دستاما